غلامعباس رضایی هفتادر؛ ابراهیم نامداری؛ علی اکبر احمدی
چکیده
آشناییزدایی خروج از مألوف و آشناست، خروجی که در پی آن برای خواننده یا شنوندة سخن، شگفتی حاصل شود، یعنی شاعر یا ادیب با زدودن تکرار از صورت زبان، سخنی زیبا و تأثیرگذار خلق کند، شگرد شاعر و ادیب در این ...
بیشتر
آشناییزدایی خروج از مألوف و آشناست، خروجی که در پی آن برای خواننده یا شنوندة سخن، شگفتی حاصل شود، یعنی شاعر یا ادیب با زدودن تکرار از صورت زبان، سخنی زیبا و تأثیرگذار خلق کند، شگرد شاعر و ادیب در این است که عادت را از زبان میزداید و زبانی نو میآفریند؛ زبانی که مهمترین هدفش برجستهسازی گفتار عادی است و این همان زبان شعر است. شاعر یا ادیب برای رسیدن به این مقصود، ابزارهای زبانی میخواهد که مهمترین آنها استعاره است، آشنایی زدایی دو نوع است: 1- جایگزینی (که محور اصلی آن استعاره است) 2- ترکیبی یا ساختاری (که در تقدیم و تأخیر، التفات، حذف و اضافه پیش میآید). البته هر عدولی، آشناییزدایی به شمار نمیآید، مگر آن که جنبة رسانگی زبان نیز در نظر گرفته شود و صرف این که در زبان، استعاره بیاوریم، شعر به وجود نمیآید بلکه باید آن عدول، در مخاطب تأثیر بگذارد و نیز زیبا باشد تا مخاطب از آن لذت ببرد. آشناییزدایی هدف شعر نیست، بلکه به عنوان یکی از شگردهایی است که فضای شعر را ابهام آمیز میکند تا خواننده برای دریافت معنی به زحمت بیفتد و در نتیجه با درک معنی هیجان زده شود و از آن لذت ببرد.