شهریار نیازی؛ نعیم رحمانی
چکیده
قرینههای مختلفی در فهم معنای یک جمله، نقش دارند. نحویان نیز به این امر واقف بوده و در تحلیلهای خود از قرینههای متفاوتی استفاده کردهاند. پس از آشنایی نحویان با منطق ارسطویی و ورود مسائل فلسفی ...
بیشتر
قرینههای مختلفی در فهم معنای یک جمله، نقش دارند. نحویان نیز به این امر واقف بوده و در تحلیلهای خود از قرینههای متفاوتی استفاده کردهاند. پس از آشنایی نحویان با منطق ارسطویی و ورود مسائل فلسفی در نحو، بیشتر توجه آنان به قرینۀ اعراب معطوف شد و این امر نقش قرینههای دیگر را کم رنگتر کرد تا جایی که علم نحو، علم اعراب نامیده شد. در عصر حاضر دانشمندانی با در نظر گرفتن این مسأله، در پی تحلیلی نو و علمی از قرینههای مؤثّر در فهم معنی بودهاند. تمّام حسّان با ارائۀ نظریۀ همبستگی قرینهها در فهم معنی، خواستار توجّه یکسان به همۀ قرینهها شد. وی هشت قرینۀ لفظی و پنج قرینۀ معنوی را معرفی میکند که یکپارچه و منسجم، معنی را به مخاطب منتقل میسازند.
این مقاله میکوشد با معرفی این نظریه و تبیین جایگاه آن در جامعۀ علمی، رویکرد جدیدی در نگاه به متن ارائه دهد، رویکردی که قرینههای مختلف را در فهم معنی مؤثّر میداند. این نظریه بازتابی از قرینههای مختلف و پراکنده در کتب نحوی به خصوص در دیدگاههای حازم قرطاجنی و عبدالقاهر جرجانی است که تمّام حسّان آنها را پس از دستهبندی، بیان کرده است.