علی نجفی ایوکی؛ بهرعلی رضایی
چکیده
یکی از مشخصههای اصلی شعر معاصر عربی این است که در بیان مفاهیم جمعی و در ترسیم ناهمگونیهای سیاسی و اجتماعی از اسطوره بهره میگیرد. اساطیر یونانی، یکی از اجتماعپذیرترین اسطورههاست؛ از همین ...
بیشتر
یکی از مشخصههای اصلی شعر معاصر عربی این است که در بیان مفاهیم جمعی و در ترسیم ناهمگونیهای سیاسی و اجتماعی از اسطوره بهره میگیرد. اساطیر یونانی، یکی از اجتماعپذیرترین اسطورههاست؛ از همین رو از سوی شاعران معاصر مورد اقبال فراوان قرار گرفته است. یکی از این اسطورهها، اسطورة اولیس است که در نزد شاعران برجسته شعر معاصر عربی جایگاه ویژهای یافته است. از جملة این شاعران میتوان به سمیح القاسم شاعر معاصر فلسطین (1939-2014) و ادونیس شاعر معاصر سوریه (1930) اشاره نمود. در پرتو توجه ویژه دو شاعر یاد شده به اسطورة اولیس و نقش محوری آن اسطوره در شیوة القای مفاهیم مورد نظر، پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوة توصیفی-تحلیلی در گام اول، خوانش سمیح القاسم و در گام دوم، خوانش ادونیس از اسطورة اولیس را به صورت جداگانه با بُعد کهن آن مورد تحلیل و همسنجی قرار دهد و رویکرد هریک از شاعران را با اصل اسطورة یونانی اولیس بسنجد. در بخش نتیجه نیز ضمن توجه به اصل اسطوره، خوانش دو شاعر از اسطورة یادشده نسبت به یکدیگر مورد همسنجی قرار گرفته است. اهمیت و ضرورت تحقیق در این امر نهفته است که انجام چنین پژوهشهایی به کشف دغدغههای شاعران میانجامد و در پی آن میتوان به فهم دقیقتر و مناسبتری از شعر معاصر عربی دست یافت. از همسنجی و تحلیل متن اسطورهای دو شاعر چنین استنباط میشود که هریک از این شاعران توانستهاند با الهامگیری از این روایت اسطورهای، به اسطورهسازی روی آورند و از رهگذر آشناییزدایی و حمل تجربه جدید بر آن، ادیبانهتر اوضاع نابهسامان و ناهمگون زندگی فردی و اجتماعی خود را به تصویر بکشند و آن را فرادید مخاطب قرار دهند. تلاش برای دستیابی به هویت از دست رفته، ابراز وفاداری به پنهلوپه معاصر، امید به رستاخیزی نوین و تاکید بر ضرورت تغییر و تحول در جامعة عربی از مهمترین محورهای مورد بحث این دو شاعر بوده است.