داود نجاتی؛ سید فضل الله میر قادری
چکیده
به کارگیری تمهیدات داستانی در شعر، غالباً در راستای تقویت سطحِ شکلی و فرم اشعار و با هدف انتقال لایههای ژرف دلالتهای معنایی از طریق عادتزدایی در نگاه و ذهن خواننده صورت میگیرد. این ترفند، از ...
بیشتر
به کارگیری تمهیدات داستانی در شعر، غالباً در راستای تقویت سطحِ شکلی و فرم اشعار و با هدف انتقال لایههای ژرف دلالتهای معنایی از طریق عادتزدایی در نگاه و ذهن خواننده صورت میگیرد. این ترفند، از مهمترین مؤلفههای عینی در انداموارگی متن و ساختمان سرودههای عبدالوهاب بیاتی، شاعر پرآوازة معاصر عربی است. بهرهگیری از شگردهای روایت و به کار بستن خلاقانة تمهیدات داستانپردازی، ساختاری مبتکرانه و پیچیدگی ابهامآفرینی را به بافت روایی و ساخت زبانی چکامة «سمفونی کولی» اثر عبدالوهاب بیاتی بخشیده که پتانسیل تفسیر و تأویلپذیری شعر را افزونتر کرده است. ترکیببندی روایت سمفونی کولی در دو بخش طراحی و مهندسی شده، به گونهای که بخش دوم، چرایی رخدادها و ابهامات بخش نخست را پاسخگو و روشنگر است. این پژوهش کوششی در بررسی و بازشناسی عناصر روایت، در بافتار داستانیِ چکامة سمفونی کولی، به هدف دستیابی به زیباشناختی عناصر روایی شعر و چگونگی استفادة شاعر از ابزارها و فضاهای تکنیکی و هنری روایت در این سروده است. نتایج برآمده از پژوهش حاضر نشان میدهد که هرچند تمام سازههای بوطیقای روایت با چکامة سمفونی کولی همپوشانی ندارد، روایتمندی این سروده، به شکلی درست، کارآمد و بسیار هنرمندانه صورت پذیرفته است. بیاتی در سمفونی کولی، به کمک عناصرِ زیباییسازِ بوطیقای روایت مانند پیرنگ، شخصیت، صحنهپردازی، گفتگو، زاویة دید و درونمایه کوشیده است با درهم آمیختن عین و ذهن و گذشته و حال در سطحی گسترده، از تصویر سرگردان و آشنای کولی، سمبلی غریب برای بازنمودِ سیمای انسان رنجدیده در درازنای تاریخ و بازخوانی هویت گمگشتة او بسازد و پیام حضوری باژگونه را در پهنة حیات برای انسانیت آواز دهد. بیاتی با فراخوانی اسطورهها و کهنالگوها و به یاری شخصیتهای سمبلیک موجود در شعرش (کولی، باکره و کفبین)، به روایت خود کیفیت رازآلودتر و شمولپذیرتر میبخشد و اندوه کولی را به اندوه همگانی تعمیم میدهد.