ربیع امیری؛ تورج زینی وند؛ جهانگیر امیری
چکیده
نشانهشناسی ادبی از شیوههای نقد جدید ادبی است که به بررسی نقش نشانههای زبانی در خلق مضمونهای شعری میپردازد و با کاوش در لایههای ثانویۀ متن، کنشهای درونی آن را کشف و مدلول و مقصود اصلی شاعر را ...
بیشتر
نشانهشناسی ادبی از شیوههای نقد جدید ادبی است که به بررسی نقش نشانههای زبانی در خلق مضمونهای شعری میپردازد و با کاوش در لایههای ثانویۀ متن، کنشهای درونی آن را کشف و مدلول و مقصود اصلی شاعر را بازنمایی میکند. پیرس یکی از مشهورترین نظریهپردازان نشانهشناسی است که با ارائۀ الگوی سهوجهی برای نشانه، تحول عظیمی در این علم پدید آورد و زمینه را برای نقد ساختار دلالتی آثار ادیی فراهم آورد. مفهوم نشانه در این الگو از ارتباط، میان سه جزء آن، یعنی بازنمون، تفسیر و موضوع پدید میآید. نشانهها در نظریۀ پیرس از زنجیرهای از دالها و مدلولها تشکیل میشوند که نوعی رابطۀ علی و معلولی بر آنها حاکم است. شعر جدید از لحاظ ساختار و محتوا با شعر قدیم کاملاً تفاوت دارد و شاعر به جای بیان صریح مضمونهای شعریاش از زبان مجازی و نشانههای زبانی کمک میگیرد و به شکلی غیر مستقیم اغراض شعریاش را بیان میکند. سلیمان العیسی، شاعر مشهور سوری، یکی از شاعران نوگرایی است که بهخاطر گرایش متعهدانهاش به ادبیات و تفکرات ملیگرایی، میهنپرستی و وطنگرایی مهمترین و پربسامدترین مضمون شعرش است. با توجه به اینکه سلیمان العیسی نیز برای بیان پیامهای ادبی خود از زبانی پوشیده و غیر مستقیم و از نشانههای زبانی بهره میبرد، پژوهش حاضر میکوشد بر اساس نظریۀ چالز پیرس به تحلیل نشانههای مربوط به مفهوم وطن پردازد و نقش رمزگانها را در ساخت نشانهها نقد کند. از نتایج این پژوهش میتوان اشاره کرد به اینکه نشانههای وطندوستی در اشعار سلیمان العیسی در قالب ساختار رمزگانهای خالق اثر، زیباییشناسی، مکانی، زمانی و بینامتنی تولید شدهاند. وی از طریق چینش صحیح دلالتهای صریح در کنار هم و در درون بافت متن، دلالتهای ضمنی مفهوم وطن را با زبانی خیالانگیز بیان داشته و با این کار ذهن خواننده و مخاطب خود را از سطح ظاهری کلام به عمیقترین لایههای متن هدایت کرده و اغراض ثانویۀ نهفته در ورای واژگان و عبارتهای شعرش را بازگو ساخته است.