زهرا سلیمی؛ نرگس انصاری
چکیده
نقد آثار ادبی مبتنی بر نقد کهنالگویی، یکی از انواع نقد روانشناختی است که بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ مطرحشده است. وی فراوردههای ناخودآگاه جمعی را نمونههای کهنالگو میداند که در مواردی ...
بیشتر
نقد آثار ادبی مبتنی بر نقد کهنالگویی، یکی از انواع نقد روانشناختی است که بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ مطرحشده است. وی فراوردههای ناخودآگاه جمعی را نمونههای کهنالگو میداند که در مواردی چون خویشتن، سایه، آنیما، آنیموس و. ظهور مییابد؛ نمود جنبههای روحی و روانی شخصیتهای نمایشنامه و جایگاه ناخودآگاه درونی در نمایشنامه الحر الریاحی سبب شد، نوشتار حاضر با هدف تحلیل کهنالگوهای موجود در این اثر مبتنی بر نظریات یونگ و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی با نگرشی جدید این اثر عاشورایی را مورد مطالعه قرار دهد. کهنالگوی خویشتن، سایه، عنصر مادینه (آنیما) و کاربست رنگهای متفاوت از جمله کهنالگوهای موجود در این نمایشنامه است. تحلیل نمایشنامه الحر الریاحی بر اساس نظریه یونگ یکی از راههای نفوذ و درک عمیق محتوای نمایشنامه است و آگاهی از ناخودآگاه شخصیتهای نمایشنامه سبب شناخت اسرار نهفته و مفاهیم عمیق این نوع آثار میشود. از میان کهنالگوهای به کار رفته در این نمایشنامه میتوان به خویشتن و سایه اشاره نمود که تقابل دو حالت روانی در این نمایشنامه بیانگر تقابل این دو کهنالگوست. حر ریاحی نمادی از خودآگاهی و بیداری (خویشتن) است و شمر بن ذیالجوشن نمادی از غفلت و تسلیمشدگی (سایه) در برابر نفس است، یعنی تقابل خوبی و بدی یعنی آنچه در تمام جهان مورد توجه مذاهب متعدد بوده است. کهنالگوی رنگ نیز در این نمایشنامه جلوهگر درون شخصیتهای نمایشنامه است. بهرهگیری از رنگ سیاه برای بیان مفاهیم خاصی چون کدورت و دشمنی به کار گرفته شده است که کهنالگوی سایه با آن مکرر درگیر است و رنگ سفید القاگر مفهوم پاکی و معصومیتی است که در بیان حالات مرتبط با کهنالگوی خویشتن مشاهده گردیده و در نهایت رنگ سرخ تجلی حیاتی همیشگی و جاودانی وصف ناپذیر است که در خون پاک امام حسین علیهالسلام معنا مییابد