ولی الله شجاع پوریان
چکیده
قصه، در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی قدمتی کهن دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. از همین روی دامنة مخاطبانش وسیعتر و قدرت نفوذش بیشتر است. گرچه زبان اصلی قرآن، زبان دین و هدایت معنوی است، ...
بیشتر
قصه، در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی قدمتی کهن دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. از همین روی دامنة مخاطبانش وسیعتر و قدرت نفوذش بیشتر است. گرچه زبان اصلی قرآن، زبان دین و هدایت معنوی است، امّا در کاملترین وجه خود از شیوة داستان سرایی برای ابلاغ پیام خویش بهره برده است. این مقاله کوشیده است با استفاده از آثاری که تاکنون در زمینة قصههای قرآن نگارش یافته است، وجوه امتیاز و تفاوت قصص قرآنی را با قصههای بشری به اختصار بررسی کند و در عناوین چهاردهگانة: «درستی گزارهها، واقعی بودن داستان، فشردگی گفتوگوها، گزینشی و انتخاب گرایانه، شکسته شدن وحدت زمانی، پردازش پایه پایه، گره افکنی و مبهم گویی، تکرار و مکرر گویی، گفتوگوهای میان قصهای، داستان در داستان، تنوّع و تفنّن در داستان پردازی، طرح ناگهانی قصه، پرده پوشی و عفیفگویی و حضور حداقلی زن در قصههای قرآنی»، تنظیم کرده و بدست دهد. پیش از آن، نیز به تبارشناسی کوتاهی از واژة قصه و ساختار اختصاصی قصص قرآنی اشارت رفته است.