سعدالله همایونی؛ هدی یزدان
چکیده
تجزیه و تحلیل مقابلهای زبانها یکی از مهم ترین راههای شناخت آنها و زمینه ساز پیدایش الگوهایی منسجم به منظور آموزش سطوح مختلف واژگانی، دستوری، معناشناختی و کاربردشناختی به شمار میآید. در این ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل مقابلهای زبانها یکی از مهم ترین راههای شناخت آنها و زمینه ساز پیدایش الگوهایی منسجم به منظور آموزش سطوح مختلف واژگانی، دستوری، معناشناختی و کاربردشناختی به شمار میآید. در این راستا بررسی مقابلهای دستوری زبان فارسی و عربی در سطح نظام جمله مسئلة پژوهش حاضر است. نگارندگان در صدد هستند تا با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد مقابلهای دو زبان عربی و فارسی را در سطح نحوی(نظام جمله) از منظر معناشناختی مورد واکاوی قرار دهند. برای تحقق تقابل نحوی، معیاری مشترک بین دو زبان معرفی شده که مباحث نحوی را در سه حوزة گروه، جملهواره و جمله بررسی میکند، این معیار مبتنی بر معنا است. بر این اساس هر کلام معناداری یا به صورت جملة ساده بیان میشود و یا به صورت جملة مرکبی است که خود حداقل از دو جملهواره تشکیل میشود. با این شیوة دستهبندی، تغییرات ساختاری نظام جمله به هنگام انتقال معنا در دو زبان مورد واکاوی قرار گرفته است تا راهگشای مترجمان و زبانآموزان باشد.