جواد اصغری؛ سیمین غلامی
چکیده
یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی نقد پسااستعماری است که نتایج استعمار در متون ادبی را تحلیل و به کشف مولّفههای پسااستعماری در ادبیات می پردازد. این نقد یکی از موضوعاتی است که توجه ...
بیشتر
یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی نقد پسااستعماری است که نتایج استعمار در متون ادبی را تحلیل و به کشف مولّفههای پسااستعماری در ادبیات می پردازد. این نقد یکی از موضوعاتی است که توجه ناقدان را در قرن بیستم به خود جلب کرده است. عبدالکریم ناصیف از نویسندگان معاصر توانمند سوری است که برای مخاطب ایرانی ناآشناست. وی با نگارش کتاب «راه خورشید» کوشیده است، موضوع مبارزه با استعمار را سر لوحة کار خویش قرار دهد. از آنجا که این نویسنده پیامدهای استعمار سوریه در زمان اشغال توسط فرانسویها را در این رمان به تصویر میکشد. بررسی کتاب وی حائز اهمیت میباشد. وی دیدگاههای قابل تامّلی دربارة استقلال سرزمین با حفظ ارزشهای دینی و سنّتی، بیداری جهان عرب، مبارزة یک ملّت برای آزادی به موازات ماجرایی عاشقانه مطرح میکند. پژوهش پیش رو در حوزة این رهیافت نقدی میکوشد تا به واکاوی مولّفههای پسااستعماری از قبیل شرق شناسی، اروپامحوری، دیگری و فرودست با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی در این رمان بپردازد. نتیجة بحث نشان میدهد که چگونه نویسنده با روی آوردن به دیدگاه ضد استعماری توانسته تاثیرات و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استعمار در خاورمیانه به ویژه در کشور سوریه را با بهره گیری از روایتی چند لایه توصیف کند و در حیات بخشیدن به سنّتهای فرهنگی و ملّی آنها به ایفای نقش بپردازد. میتوان گفت که مؤلّفة پسااستعماری شرقشناسی در این رمان نمود برجستهای دارد. در واقع، نویسنده با پر رنگ جلوه دادن شرق به عنوان مؤلّفة پسااستعماری و عنصر مکان در این رمان تقابل دو فرهنگ شرق و غرب را نشان میدهد.