ثریا رحیمی؛ کبری روشنفکر
چکیده
پیشزمینة دینی حضور ابلیس در داستان آفرینش و عصیانِ او زیرساختی است که تصویرساز گناه، شرارت و لعنت ابدی در اذهان است. اما گاهی نویسندگان با برهم زدن دلالتهای مألوف و با آشناییزدایی از نامهایی ...
بیشتر
پیشزمینة دینی حضور ابلیس در داستان آفرینش و عصیانِ او زیرساختی است که تصویرساز گناه، شرارت و لعنت ابدی در اذهان است. اما گاهی نویسندگان با برهم زدن دلالتهای مألوف و با آشناییزدایی از نامهایی چون ابلیس، به بازآفرینی اسطورههای دینی در قالبی نو و مفهومی گاه در تقابل با درونمایة نخستین آن میپردازند که چندان با باور عمومی سازگار نیست. پژوهش حاضر، با تکیه بر این بعدِ ادبیات در آشناییزدایی از مفاهیم مألوف، با تکیه بر روش تحلیل متون باز که شرط اثرگذاری و اثرپذیری را در نظر نداشته و تجزیة آثار هنری را به منابع و تأثیرات، به منزلة تجاوز به تمامیت و معنی آنها میداند، به واکاوی نماد ابلیس در سرودههای خلیل حاوی و فروغ فرخزاد میپردازد که با خوانشی دیگرگون از این نماد، مرزهای مقدس مفاهیم دینی را درنوردیدهاند و با کاربست چهرة قرآنی این موجود و داستانها و رموز مربوط به آن، به بازآفرینی ابلیس در قالبی هنری رویآوردهاند و بیان میدارد که چگونه آبشخورهای مشترکی چون افکار اگزیستانسیالیستی و آشنایی با آثار رمانتیکهای غرب از یکسو و تلخکامیهای پیدرپی دو شاعر در زندگی بر بیان سرودههای آندو در این مجال اثرگذار بوده است، به گونهای که شعر فروغ را، فریاد انسانی در بند و شعر خلیل را، ندای وطنگرایی به بنبست رسیده ساخته است.