محمدحسن امرائی
چکیده
فراخوانی اسطورة ایران باستان، زردشت و پیامدهای این حضور ادبی در شعر جدید و قدیم فارس و عرب، غالباً به سبب فضای ادبی متفاوت و نیز سلایق شخصی شاعران رویکردهای متفاوتی یافته است، تا جایی که میتوان با ...
بیشتر
فراخوانی اسطورة ایران باستان، زردشت و پیامدهای این حضور ادبی در شعر جدید و قدیم فارس و عرب، غالباً به سبب فضای ادبی متفاوت و نیز سلایق شخصی شاعران رویکردهای متفاوتی یافته است، تا جایی که میتوان با رویکرد مقایسهای و تطبیقی بدان پرداخت و جایگاه این اسطوره را در شعر هر دو شاعران قدیم و جدید فارس و عرب به طور همگام تبیین نمود. اسطورة زردشت اگرچه در شعر شاعران قدیم عرب غالباً وجود ندارد و شاعران قدیم فارس و عرب غالباً از مفاهیم اسطورهای برای اغراضی همانند تفاضل و تفاخر علمی، بیان تجربههای صوفیانه و دینی، مبالغه در مدح ممدوحان و تقریر اندیشه یا آرایش کلام استفاده کرده و قدرت معنایی آنها را محدود نمودهاند، امّا برخی شاعران معاصر عرب، با الهام از فریدریش نیچه (1844-1900)، شاعر و فیلسوف آلمانی، در چهارچوب «نقابِ» اسطورة «زردشت» در پی دستیابی به عنصری برای مبارزات سیاسی-اجتماعی و بیداری ملتهایشان با شعار اَبَرانسان بوده تا بدین وسیله، خیزشی مردمی در برابر اهریمن ظلم و فساد مستکبران معاصر به پا دارند. شاعران معاصر عرب گسترة معنایی وسیعی را در قالب اسطورهها خلق نموده و تجربههای امروزین را با تجربههای کهن باستانی میلیونها انسان پیوند زدهاند؛ در مقابل، آنچه در خاطرة شاعران فارسیزبان از این اسطوره بر جای مانده، متفاوت بوده و زردشت گاه در جایگاهی آسمانی با ابراهیم پیامبر برابری نموده و گاه در جایگاهی زمینی همانند حقّهبازی چابکدست یا کافری آتشپرست مینشیند. هدف این مقاله بررسی تطبیقی اسطورة زرتشت در شعر شاعران فارس و عرب، با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است تا نشان دهد که اندیشة نمادین و سمبولیک شاعران فارس و عرب دربارة این اسطوره چه بوده و اصولاً هر یک از این شاعران به چه منظور یا منظورهایی از این اسطوره در شعر خود بهره بردهاند.