موسی خضری آذر؛ عیسی متقی زاده؛ فرامرز میرزایی؛ خلیل پروینی
چکیده
در عصر معاصر، تلاشهای فراوانی جهت بروزرسانی دانش بلاغت صورت گرفته است. از همینرو، دو اصطلاح «بلاغت جدید» و «نوسازی بلاغت» از جمله اصطلاحات فراگیر در میان پزوهشگران معاصر عرب قرار گرفتهاند ...
بیشتر
در عصر معاصر، تلاشهای فراوانی جهت بروزرسانی دانش بلاغت صورت گرفته است. از همینرو، دو اصطلاح «بلاغت جدید» و «نوسازی بلاغت» از جمله اصطلاحات فراگیر در میان پزوهشگران معاصر عرب قرار گرفتهاند که از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا به امروز بخش قابل توجهی از گفتمان بلاغی معاصر را به خود اختصاص دادهاند. نوسازی بلاغت به یکسری تلاشهایی گفته میشود که بخشی یا تمام موضوعات بلاغت سنتی را بازخوانی کرده و پیشنهادهایی جهت بهبود آن مطرح کردهاند. برای نخستین بار، شیخ محمد عبده در الأزهر دعوت به بروزرسانی منابع بلاغت کرد و جبر ضومط در تألیفات خود به نوسازی در بلاغت دعوت نمود. گفتمان نوسازی بلاغت همواره با گفتمان بلاغت سنتی در چالش بوده و سرآغاز نوسازی بلاغت با نقد مبانی نظری، مسائل روششناختی و رویکرد تحلیلی بلاغت سنتی همراه بوده است. از آغاز دعوت به نوسازی بلاغت تا به امروز، انتقادها به بلاغت سنتی فزونی یافته است؛ لذا با خوانش کارهای صورت گرفته در زمینه بلاغت جدید، به کمیت قابل توجهی از انتقادات مواجه میشویم که پژوهش علمی مستقل را میطلبند تا زمینه را برای دوری از افراط و تفریط در داوری و ارزشگذاری دستاوردهای بلاغی پیشینیان فراهم سازد. پژوهش پیشرو، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و نقد انتقادهای وارده بر بلاغت سنتی همت گذاشته است و از بررسی و نقد دیدگاههای انتقادی صاحبنظران نوسازی بلاغت، به این نتایج دست یافته است: بیشترین انتقادهای پزوهشگران معاصر به اثرپذیری بلاغت از اندیشههای فلسفی یونان و ارزشگذاری متون است. از جهتی مهمترین نقاط ضعف آنان در همسنجی نادرست بلاغت سنتی اسلامی با بلاغت سنتی یونان که از بافت اجتماعی-تاریخی متفاوتی برخوردارند و همچنین مقایسه نادرست بلاغت با مکاتب نقدی معاصر که دارای رویکرد و کارکرد عملی مختلفی هستند، خلاصه میشود.