محمد هادی مرادی؛ صادق خورشا؛ حسام حاج مومن
چکیده
این مطالعه میکوشد چارچوبی نظری برای داوری در باب وقوع اخذ در شعر طرح کند. پرسش این است که با چه معیاری میتوان حکم به وقوع اخذ در شعر متأخر از شعر متقدّم داد و با چه روشی میتوان نحوۀ این اخذ را ارزیابی ...
بیشتر
این مطالعه میکوشد چارچوبی نظری برای داوری در باب وقوع اخذ در شعر طرح کند. پرسش این است که با چه معیاری میتوان حکم به وقوع اخذ در شعر متأخر از شعر متقدّم داد و با چه روشی میتوان نحوۀ این اخذ را ارزیابی کرد؟ روش مطالعه تحلیلی – تطبیقی است. ابتدا با نگاهی انتقادی روند مطالعات سرقت شعری در سنت بلاغت عربی بازخوانی میشود. در این بازخوانی تأکید میشود که عبدالقاهر جرجانی در ضمن مباحث مربوط به نظریۀ نظم، در موارد پراکندهای به قضیۀ اخذ در شعر پرداخته و برای تحلیل وقوع اخذ در اشعار متأخر از اشعار متقدم، روشی نظاممند را به کار بسته که پس از وی نادیده گرفته شده است. بر این مبنا، نخست روش وی در این تحلیل تبیین میشود. سپس روش تحلیل او با روش فرمالیستهای روس برای تحلیل رابطۀ تاریخیِ اشعار مقایسه میشود. این مقایسه نشان میدهد نظریۀ فرمالیسم در قرن بیستم برای این تحلیل روشی مشابه با روش عبدالقاهر ارائه کرده است. سپس بر اساس مبانی مشترک میان این دو نظریه، چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر طرح میشود. در این چارچوب تأکید میشود که معیار صدور حکم در باب وقوع اخذ، فقط اشتراک دو شعر در کاربست هنرسازههای نو است. نحوۀ وقوع اخذ نیز با این روش ارزیابی میشود که تحلیل شود هنرسازههای مشترک چه کارکردی در ساخت هر یک از دو شعر داشتهاند. مقایسۀ میان نحوۀ کارکرد هنرسازههای مشترک میتواند نحوۀ اخذ شعر متأخر از شعر متقدم را نشان دهد. سرانجام در یک مطالعۀ تطبیقی بر اساس معیار و روش مذکور، چند نوع متفاوت از نحوۀ وقوع اخذ میان اشعار عملاً تحلیل میشود.