علیرضا نظری؛ خلیل پروینی؛ کبری روشنفکر؛ فردوس آقاگل¬زاده
دوره 3، شماره 3 ، بهمن 1390، ، صفحه 83-112
چکیده
زبانشناسی متن بطور عام و انسجام (cohesion) بطور خاص از اواسط نیمة دوم قرن بیست بصورت جدی توسط بسیاری از زبانشناسان مورد اهتمام قرار گرفت بطوریکه درحقیقت پایة اساسی تحلیل گفتمان در سالهای بعد بشمار میرفت. ...
بیشتر
زبانشناسی متن بطور عام و انسجام (cohesion) بطور خاص از اواسط نیمة دوم قرن بیست بصورت جدی توسط بسیاری از زبانشناسان مورد اهتمام قرار گرفت بطوریکه درحقیقت پایة اساسی تحلیل گفتمان در سالهای بعد بشمار میرفت. با نگاه به مباحث مطرح-شده در این شاخة جدید زبانشناسی و مقایسة آن با پژوهشهای زبانشناختی در بین مسلمانان، به شواهد و آثاری از زبانشناسان قدیم عربی (نحویان، بلاغیان، و ناقدان) برمیخوریم که در آن به بررسی متون با نگرشی کلی متن و عوامل انسجامی توجه داشتند. زبانشناسان مسلمان بویژه در پژوهشهای زبانی قرآن، قائل به وجود تناسب و هماهنگی بودهاند و سعی در یافتن عناصر آن داشتهاند و غالب عوامل انسجام که توسط «هالیدی» و «حسن» مطرح شده بنوعی توسط آنان مورد توجه بوده است هرچند هیچگاه در قالب یک مجموعة کلی و منظم از عوامل انسجام بدان اشاره نکردهاند، بلکه بصورت جداگانه به هر یک از آنها پرداختهاند؛ همچنین زاویة دید ایشان نیز در برخی عوامل مانند تکرار و همآیی تاحدودی متفاوت از نگاه متنمحور زبانشناسی کنونی بوده است و در عاملی مانند فصل و وصل، ریزبینی بسیار، و تداخل نحو و بلاغت را شاهد هستیم و در علوم قرآنی نیز با علمی به نام مناسبات برمیخوریم که بیشترین تقارب و تشابه را با رویکردهای متنمحور زبانشناسی معاصر دارد