حدیث شیخ اسدی؛ صادق سیاحی؛ حسن دادخواه تهرانی
چکیده
باورها یکی از مهمترین عناصر تصویرسازی و مضمونآفرینیهای شاعرانه است. ادبیات عامه چون آیینهای است که از رهگذر ضرب المثلها، قصهها، اساطیر، ترانهها و آداب و رسوم آن میتوان ویژگیهای روحی یک ...
بیشتر
باورها یکی از مهمترین عناصر تصویرسازی و مضمونآفرینیهای شاعرانه است. ادبیات عامه چون آیینهای است که از رهگذر ضرب المثلها، قصهها، اساطیر، ترانهها و آداب و رسوم آن میتوان ویژگیهای روحی یک ملت و پیشینة آنها را شناخت. گاه شاعران، این باورها را چنان زیبا و ظریف به تصویر میکشند تا بتوانند به یاری آنها در هویتبخشی به شعرشان بهره جویند. در این میان شاعران عصر عباسی همچون متنبی، شریف رضی و مهیار دیلمی توانستهاند در پرتو دانشهای رایج زمانه و آمیختگی آنها با باورهای عامیانه شعر خویش را بارور و زیبا نمایند. احاطة شاعران عصر سوم عباسی به فرهنگ خود و کثرت اشارات آنان به امثال و لغات و اصطلاح عامیانه و بهرهگیری از فرهنگ اساطیری کهن، باورها و اعتقادات، آداب و رسوم و... زمینه را برای ورود فرهنگ عامه در آثارشان مساعد ساخته است. وجود نمونههای بیشمار باورها در شعر شاعران عصر عباسی، نشانگر دید واقعگرایانة آنان به زندگی و بیانگر ارتباط تنگاتنگ شاعران با مخاطبینشان در حوزة مسائل اجتماعی است. این مقاله با تکیه بر شیوة وصفی-تحلیلی در صدد آن است که باورهای عامیانهای چون اعتقاد به چشم زخم، اشک خونین، اعتقاد مفرط به بخت و سرنوشت و پرداخت فدیه و خونبها را دراشعار متنبی بررسی نماید. با درک صحیح باورها، فهم اشعار متنبی بسیار راحت میشود و به گوشهای از باورها و اعتقادات مردمی عصر وی نزدیک میشویم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که متنبی با بهکارگیری بسیاری از این باورهای عامیانه، در غنابخشی به شعر خود موفق بوده است. همچنین، نشان میدهد که بهرهگیری وی ازاین باورها نه تنها از شکوه شخصیت وی نکاسته بلکه زیبایی بلاغی اشعار او را دوچندان نموده است. افزون بر این، بازتاب این باورها در گسترة شعر او بعد جمعگرایی و تودهاندیشی او را نیز نمایان میسازد.