صغری فلاحتی؛ زهرا ایزدی
چکیده
نقد تخیّلی شیوهای نوین و متفاوت در نقدادبی محسوب میشود که از قابلیّت بالایی در تشخیص جوهرۀ تخیل شعراء و نویسندگان برخوردار است و گاستون باشلار فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی آن را پایهگذاری کرده ...
بیشتر
نقد تخیّلی شیوهای نوین و متفاوت در نقدادبی محسوب میشود که از قابلیّت بالایی در تشخیص جوهرۀ تخیل شعراء و نویسندگان برخوردار است و گاستون باشلار فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی آن را پایهگذاری کرده است. در این نظریه، درک بشر از جهان پدیدار با چهار مادۀ اصلی آفرینش یعنی آب، آتش، هوا و خاک پیوند برقرار میکند. از نظر باشلار هر شاعر اصیل یا هنرمند بزرگ با عنصری از عناصر چهارگانه ارتباط نزدیکتری دارد و آن عنصر را در آثار خود به شکل عنصر غالب آشکار میسازد. پدیدار شدن این عنصر در فرآیندی رخ میدهد که با روان شاعر مرتبط است به طوری که مطالعۀ این تصاویر، علاوه بر تولید زیبایی، میتواند برای آنچه بر روان شاعر گذشته، تبیین قابل قبولی ارائه دهد. از آنجا که پدیدارشناسی تخیل، تصاویر دوگانه را هدف قرار میدهد و آنها را با مفاهیم روانشناسی واکاوی میکند، این جستار تصاویر مادی مربوط به طرفة را واجد این ویژگی تشخیص داده و با رویکرد پدیدارشناسی و به روش تحلیل محتوا، به تبیین شرایط پدیدارشدن این تصاویر و تأثیر آنها در روان شاعر پرداخته است. نتایج نشان داده که توجه به دوگانۀ مرگ و زندگی در اندیشۀ طرفة، ایماژهای خاکگون و آبگون را در اشعار او برجسته ساخته به طوری که تخیل شاعر را ابتدا به عنصر خاک رسانده و سپس با اضافه کردن عنصر آب، او را به سمت اصلیترین دغدغهاش یعنی مرگ سوق داده است. بنابراین پدیدارشناسی تخیل، با ایجاد نوعی عملیات تصعید و والایش در روان طرفة در قالب مکاننگاری، تبدیل تصاویر و تغییر اندازههای آنها، در نهایت به تسکین شاعر انجامیده است