نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران.
چکیده
از آنجاکه گفتمان حاکم بر متون کلاسیک عربی بر اختلاف آراء فراوان میان نظریهپردازان دلالت داردُ، دانش بلاغت بهعنوان یکی از متون فصیحِ کلاسیک، از این تفاوت در دیدگاهها مصون نبودهاست. ریشه این نوعْ نگرشهای چندگانه به مقولههای ادبی - بلاغی را میتوان در رعایت نکردن قواعد خوانش از طرف متفکران دید. در این میان، فن کنایه ابزار مناسبی بوده تا بعضی از نظریهپردازان تئوریهای خود را براساس برداشتهای نادرست بیان کنند. حمزه علوی (۷۴۹ هـ)، در کتاب بلاغیِ "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغة وعلوم حقائق الإعجاز" براساس قرائتی که از آراء بلاغی پیشینیان دارد، با ارائه استدلالهای گوناگونِ، با چالشسازی پیرامون "معنی" و میزان "حد گستره معنایی" کنایه، سعی بر بیاعتباری دیدگاههای آنان نسبت به این مقوله را دارد. ابنأثیر (۶۳۷ هـ) یکی از متفکرانی بوده که نوع نگرش وی به فن کنایه، محل بحث اختلافی علوی بوده-است. در پرتو میزان تأثیر نوع نگرش بلاغتپژوهان به "ماهیت کنایه"، پژوهش پیشرو میکوشد با رویکرد کیفی و روش استقرائی به تبیین قلمرو معنایی کنایه با ضرورت اختلاف دیدگاههای دو متفکر مورد بحث بپردازد. از یافتههای پژوهش آن است که علوی خوانشی براساس عینیتِ آراء ابنأثیر نداشتهاست. از نظر وی تعریف کنایه ابنأثیر، به "استحاله اجتماع نقیضین" منتهی میشود. از طرفی، باور علوی بر این مبنا که ابنأثیر با مقید کردن کنایه، تشبیه و استعاره را وارد گستره معنایی آن، کرده نقض میشود. وی با تفکیک در گونههای مجاز، معنای حقیقی و مجازی را در استعاره، دو وضع جداگانه میداند که در این صورت، ملزم به پذیرش عدم نقل معنا میشود؛ اما در کنایه با پذیرش نقل معنا، مفهوم حقیقی و مجازی را دو معنای مختلف برای واژه میداند، و خوانشی خلاف ماهیت مفاهیم مجازی در پیش میگیرد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The critical attitude of Yahya bin Hamza Alavi to "the semantic range of allusion" and "transformation of the combined contrasts" in the definition of Ibn Athir's allusion.
نویسنده [English]
- Elham Baboli Bahmeh
Ph.D in Arabic Language and Literature, Faculty of Literature and Foreign languages, Kashan University, Iran, Kashan.
چکیده [English]
Since the discourse governing classical Arabic texts implies different opinions among theorists, the science of rhetoric, has not been immune from these different viewpoints. The root of these multiple attitudes to literary-rhetorical categories can be found in the non-observance of reading rules by thinkers. Allusion is a suitable tool for some theorists to express their theories based on misconceptions. Hamzah Alavi (749 AH), in the rhetorical book "Al-Taraz; Al-Mutazamin al-asrar Al-Balagha wa ‘ulum haghaigh al-ijaz", by challenging the "meaning" and the "semantic range" of allusion tries to invalidate their views. Ibn-Athir (637 AH) is one of the thinkers whose attitude towards the art of allusion has been the subject of Alavi’s controversy. The current research tries to explain the semantic realm of allusion focusing on the different views of the two discussed thinkers using a qualitative approach and inductive method. The findings suggests that according to Alavi, Ibn Athir's definition of allusion leads to the "transformation of the combined contrasts". On the other hand, Alavi's belief is violated on the basis that Ibn Athir included allusion, simile, and metaphor in its semantic range. He considers the real and figurative meaning in metaphor as two separate situations, in which case, he is required to accept the non-transfer of the meaning; But in allusion, by accepting the transfer of meaning, he considers real and virtual concepts as two different meanings for the word, and takes a reading against the nature of virtual concepts.
کلیدواژهها [English]
- Alavi
- Ibn Athir
- allusion
- meaning
- semantic range
- transfer of meaning.