نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

‎دانش‌آموخته دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی، ‏دانشگاه کاشان، کاشان، ایران.‏

10.22059/jalit.2024.378977.612847

چکیده

از آنجاکه گفتمان حاکم بر متون کلاسیک عربی بر اختلاف آراء فراوان میان نظریه‌پردازان دلالت داردُ، دانش بلاغت به‌عنوان ‏یکی از متون فصیحِ کلاسیک، از این تفاوت در دیدگاه‌ها مصون نبوده‌است. ریشه این نوعْ نگرش‌های چندگانه به مقوله‌های ‏ادبی - بلاغی را می‌توان در رعایت نکردن قواعد خوانش از طرف متفکران دید. در این میان، فن کنایه ابزار مناسبی بوده تا ‏بعضی از نظریه‌پردازان تئوری‌های خود را براساس برداشت‌های نادرست بیان کنند. حمزه علوی (۷۴۹ هـ)، در کتاب بلاغیِ ‏‏"الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغة وعلوم حقائق الإعجاز" براساس قرائتی که از آراء بلاغی پیشینیان دارد، با ارائه استدلال‌های ‏گوناگونِ، با چالش‌سازی پیرامون‎ ‎‏ "معنی" و میزان "حد گستره معنایی" کنایه، سعی بر بی‌اعتباری دیدگاه‌های آنان نسبت به ‏این مقوله را دارد. ابن‌أثیر (۶۳۷ هـ) یکی از متفکرانی بوده که نوع نگرش وی به فن کنایه، محل بحث اختلافی علوی بوده-‏است. در پرتو میزان تأثیر نوع نگرش بلاغت‌پژوهان به "ماهیت کنایه"، پژوهش پیش‌رو می‌کوشد با رویکرد کیفی و روش ‏استقرائی به تبیین قلمرو معنایی کنایه با ضرورت اختلاف دیدگاه‌های دو متفکر مورد بحث بپردازد. از یافته‌های پژوهش آن ‏است که علوی خوانشی براساس عینیتِ آراء ابن‌أثیر نداشته‌است. از نظر وی تعریف کنایه ابن‌أثیر، به "استحاله اجتماع ‏نقیضین" منتهی می‌شود. از طرفی، باور علوی بر این مبنا که ابن‌أثیر با مقید کردن کنایه، تشبیه و استعاره را وارد گستره معنایی ‏آن، کرده نقض می‌شود. وی با تفکیک در گونه‌های مجاز، معنای حقیقی و مجازی را در استعاره، دو وضع جداگانه می‌داند که ‏در این صورت، ملزم به پذیرش عدم نقل معنا می‌شود؛ اما در کنایه با پذیرش نقل معنا، مفهوم حقیقی و مجازی را دو معنای ‏مختلف برای واژه می‌داند، و خوانشی خلاف ماهیت مفاهیم مجازی در پیش می‌گیرد. ‏

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The critical attitude of Yahya bin Hamza Alavi to "the ‎semantic range of allusion" and "transformation of the ‎combined contrasts" in the definition of Ibn Athir's ‎allusion‏.‏

نویسنده [English]

  • Elham Baboli Bahmeh

Ph.D in Arabic Language and Literature, Faculty of Literature and Foreign languages, ‎Kashan ‎University, Iran, Kashan. ‎

چکیده [English]

Since the discourse governing classical Arabic texts implies different opinions among theorists, ‎the science of rhetoric, has not been immune from these different viewpoints. The root of ‎these multiple attitudes to literary-rhetorical categories can be found in the non-observance of ‎reading rules by thinkers. Allusion is a suitable tool for some theorists to express their theories ‎based on misconceptions. Hamzah Alavi (749 AH), in the rhetorical book "Al-Taraz; Al-‎Mutazamin al-asrar Al-Balagha wa ‘ulum haghaigh al-ijaz", by challenging the "meaning" and ‎the "semantic range" of allusion tries to invalidate their views. Ibn-Athir (637 AH) is one of the ‎thinkers whose attitude towards the art of allusion has been the subject of Alavi’s controversy. ‎The current research tries to explain the semantic realm of allusion focusing on the different ‎views of the two discussed thinkers using a qualitative approach and inductive method. The ‎findings suggests that according to Alavi, Ibn Athir's definition of allusion leads to the ‎‎"transformation of the combined contrasts". On the other hand, Alavi's belief is violated on the ‎basis that Ibn Athir included allusion, simile, and metaphor in its semantic range. He considers ‎the real and figurative meaning in metaphor as two separate situations, in which case, he is ‎required to accept the non-transfer of the meaning; But in allusion, by accepting the transfer of ‎meaning, he considers real and virtual concepts as two different meanings for the word, and ‎takes a reading against the nature of virtual concepts.‎

کلیدواژه‌ها [English]

  • Alavi
  • Ibn Athir
  • allusion
  • meaning
  • semantic range
  • transfer of meaning.‎