مهین حاجی زاده؛ عبدالاحد غیبی؛ امیر فرهنگ دوست
چکیده
از دورهای که تصاویر پردۀ سینما سیری دراماتیک به خود گرفت، داستان و ادبیات تا حد زیادی فیلمنامهها را تحت تأثیر قرارداد، اما از دهۀ هشتاد به بعد، سینما بر داستاننویسی تأثیر گذارد و آن را به سوی تصویری ...
بیشتر
از دورهای که تصاویر پردۀ سینما سیری دراماتیک به خود گرفت، داستان و ادبیات تا حد زیادی فیلمنامهها را تحت تأثیر قرارداد، اما از دهۀ هشتاد به بعد، سینما بر داستاننویسی تأثیر گذارد و آن را به سوی تصویری شدن کشاند. نویسندگان بعد از این دوران، جنبههای تصویری داستانهایشان قویتر از نویسندههای پیش از پیدایش سینما شد؛ چراکه میل به دیده شدن روایتهای داستانی در ابعادی وسیعتر و هیجانانگیزتر، آنها را به فیلمنامهای نوشتنِ داستان ترغیب نمود. در این میان، از جمله ظرفیتهایی که در داستاننویسی مدرن به عنوان الگویی فنّی در تصویرسازی، مطمع نظر داستاننویسان قرار گرفت، ترکیببندی سینمایی نما بود. ترکیببندی، فرمی با کارکردهای معنامند در روایتپردازی است که به نما پرداز این امکان را میدهد تا موضوع تصویر را انتخاب، تفکیک و محدود کند تا آنچه از لحاظ ادراکی و احساسی از اهمیت بیشتری برای مخاطب برخوردار است را به نمایش درآورد. عائشة ارناؤوط، شاعر و نویسنده سوری-آلبانیایی با سابقۀ بازیگری در سینما و تئاتر، از روایتپردازانی است که در رمان «أقودک إلی غیری» رویکرد آگاهانهای به این فن سینمایی داشته است؛ از این رو، جستار حاضر میکوشد تا به شیوۀ توصیفی-تحلیلی، بازتابهای معنابخش ترکیببندی نما را در روایت او مورد کاوش قرار دهد. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که أرناؤوط با جلوههای متعددی از کادربندی نظیر قاببندی در عمق، شیوۀ پرده عریض، قاب در قاب، قاببندی خارج از کادر و کادربندی متحرّک، کوشیده تا جوانب بسیاری از داستان را از رهگذر قاب و به روایت تصویر به نمایش بگذارد تا از این رهگذر، مخاطب به صورت همهجانبهتری با جزئیات داستان روبهرو شود