فاطمه دهقان؛ حجت رسولی؛ ابوالفضل رضائی
چکیده
استعارۀ مفهومی که برای اولین بار با کتاب «استعاره هایی که با آن زندگی میکنیم»(1980) از لیکاف و جانسون شروع شد، استعاره را نه ابزاری برای زیباییآفرینی و ابداع هنری بلکه ابزاری برای تفکر می ...
بیشتر
استعارۀ مفهومی که برای اولین بار با کتاب «استعاره هایی که با آن زندگی میکنیم»(1980) از لیکاف و جانسون شروع شد، استعاره را نه ابزاری برای زیباییآفرینی و ابداع هنری بلکه ابزاری برای تفکر می داند که بهطور خودکار در زندگی بشر جریان دارد؛ معانی ثانوی و اغراض بلاغی متکلم همواره ورای پرده های ناپیدای مجاز و از جمله استعارۀ مفهومی پنهان است و تحلیل استعارۀ مفهومی در متون ادبی لایه های پنهان معانی و اغراض نهفته ادیب را برای مخاطب آشکار می سازد. کتاب «أوراق الورد» (1931) از نظر محتوا و شکل خلاقانه ترین کتاب «مصطفی صادق الرافعی» (1880-1937) است که به مرحلۀ نضج کامل رسیده است. موضوع این کتاب عشق و سرشار از تصویرسازی های بدیع است. اما باید دید نویسنده عشق را چگونه با استعاره مفهوم سازی کرده است. مقالۀ پیشرو به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده است و سعی دارد که با تکیه بر نظریۀ جورج لیکاف و مارک جانسون استعاره های مفهومی این رمان را تحلیل کند. هدف از پژوهش حاضر شناخت انواع استعاره های مفهومی و تصویریِ عشق در أوراق الورد است. یافته ها نشان داد که رافعی مفاهیم حوزۀ عشق را در قالب استعاره های تصویری و ساختاری زیبا با مفاهیمی چون عطر، شیشه عطر، سِحر، نور، گُل، آتشفشان، حیوان وحشی و انسان مفهوم سازی کرده و نور محوری ترین واژه در مفهوم سازی عشق است. رافعی در واقع با استعاره های تخیلی و خلاق و جدید معنای جدیدی به عشق بخشیده است و چون در مفهوم سازی عشق هدفی عرفانی را دنبال می کند همه چیز را خوب و زیبا جلوه می دهد و نکات منفی عشق را ورای استعاره های زیبا پنهان می سازد. همچنین او با سبک خاص خود استعاره های مفهومی را در یک ساختار گردآورده و تناظرها را بیان کرده است.