خلیل بیگزاده؛ پریسا احمدی
چکیده
آشوب از تقابلهای دوگانۀ تولید معناست که امروزه درک درستی از علل روایت را مشخص میکند. لوتمان بر آن است که آشوب در تقابل با نظم است و رویکردی ویرانگرانه و سلبی به متن القاء میکند، در واقع این نوع از ...
بیشتر
آشوب از تقابلهای دوگانۀ تولید معناست که امروزه درک درستی از علل روایت را مشخص میکند. لوتمان بر آن است که آشوب در تقابل با نظم است و رویکردی ویرانگرانه و سلبی به متن القاء میکند، در واقع این نوع از ویرانگری نوعی ساختارشکنی در محتوای متن است که معنا و محتوای نو را میآفریند. بهاء طاهر نویسندهای تبعیدی است که تلاش دارد، آشوب درونیاش را با منعکس کردن در حالات روحی شخصیتهای داستان به تصویر بکشد و نشان دهد که خائوسی درونی و ازلی در نگاه راوی حاکم است. پژوهش حاضر با هدف خوانش تطبیقی رمان «عشق در تبعید» و مجموعه داستان «زمستان ترس» نوشتۀ بهاء طاهر بر پایة الگوی کاسموس و خائوس یوری لوتمان با رویکردی توصیفی- تحلیلی در گسترة ادبیات و فرهنگ مهاجرت عربی انجام شدهاست. دستاورد پژوهش حاکی است که نویسنده احساسات درونی خود را در برخورد با فضای تازه و فرهنگ مبتنی بر آشوبگری و نابسامانی در شخصیتهای داستانی آثار مورد مطالعه تبیین کردهاست، چنانکه آشوب ازلی و حرکت بال پروانهای باعث شده تا رخدادها غیرخطی و پیشامدها مبتنی بر عدم قطعیت باشند. هر پدیدة پیچیدهای مانند ترس و نابهسامانی از رخدادهایی دیگر مانند: آشوب ازلی، خودهمانندی، ساحت سازگاری پویا، آشوب پیش از نظم و آشوب پس از نظم اثرپذیر است که آشفتگیها و دگرگونیهایی را در شخصیتهای داستانی آفریده و باعث ایجاد واکنشهایی در آنها شدهاست. دستاورد نهایی چنین آشوبهای برانگیختن حس مخاطب به محتوا و اثر است. آنچه مشخص است آشوب ازلی و خودهمانندی در این دو رمان بسیار شبیه است که ترس و سرگردانی بنیان اصلی آن است.