ناصر زارع
چکیده
غالباً گمان بر این است که پیوند زبان فارسی با زبان عربی، محدود به واژگان معرّب است؛ ولی شواهد تاریخی نشان میدهد که ارتباط میان این دو زبان، ریشهدارتر از واژ گان معرّب است. پسوند «الف و نون»، شاهدی ...
بیشتر
غالباً گمان بر این است که پیوند زبان فارسی با زبان عربی، محدود به واژگان معرّب است؛ ولی شواهد تاریخی نشان میدهد که ارتباط میان این دو زبان، ریشهدارتر از واژ گان معرّب است. پسوند «الف و نون»، شاهدی مهم در پیوند با تأثیر و نفوذ ریشه دار زبان فارسی در زبان عربی است. از خویشکاریهای این پسوندِ فارسی، نسبتساز بودن آن است؛ اما نکتۀ جالب توجه، حضور این پسوند در شماری از اَعلام تاریخی بصره است. نخستین کسی که به این نکته اشاره کرده، یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان است. سدهها پس از یاقوت، ناجی معروف، مورخ معاصر عراقی به این موضوع پرداخت و سخن یاقوت را نادرست انگاشت و این پسوند را نه پسوندِ نسبتسازِ فارسی بلکه نشانۀ مثنای عربی تلقی نمود. ایشان به تخطئۀ سخن یاقوت بسنده نکرد، بلکه فراتر از این، پسوند «الف و نونِ» جمع فارسی را نیز همان الف و نونِ مثنّای عربی دانست که واردِ زبان فارسی شده و معنای جمع پیدا کرده است. شواهدِ عینیِ تاریخی و زبانی نشان می دهد که سخن ناجی هم در ارتباط با نظر یاقوت و هم در پیوند با نشانۀ جمع فارسی، نادرست مینماید.