عیسی زارع درنیانی
چکیده
عنصر مکان به عنوان مهم ترین عنصر رمان، دارای اشکال گوناگونی است. این عنصر، در بعضی رمانها از جمله رمان اسیران فلسطینی، دیالکتیک با خود دارد و اثر آن بر ساختارهای روایی دیگر نمایان است. از جمله این ...
بیشتر
عنصر مکان به عنوان مهم ترین عنصر رمان، دارای اشکال گوناگونی است. این عنصر، در بعضی رمانها از جمله رمان اسیران فلسطینی، دیالکتیک با خود دارد و اثر آن بر ساختارهای روایی دیگر نمایان است. از جمله این رمانها میتوان رمان «الشتات» رأفت حمدونه، نویسنده معاصر فلسطینی را نام برد که اوضاع نابسامان اسیران در زندانهای اسرائیلی و روزگار وخیم اجتماعی خود را فریاد میزند. آنچه این رمان را منحصر به فرد میکند شخصیت رأفت حمدونه است که خود اسیر بوده، زندان را درک کرده و توانسته به شکل مطلوب، آن را به تصویر بکشد. در رمان، نوعی دیالکتیک بین مکان و خود وجود دارد که بر عناصر ساختاری رمان تأثیر میگذارد و در شکلگیری ساختار رمان، نقش مهمی دارد. از این رو در این پژوهش، سعی شده است با روش توصیفی- تحلیلی، دیالکتیک مکان و خود، و اثر آن بر ساختارهای رمان «الشتات» رأفت حمدونه بررسی شود. یافتههای پژوهش حاکی از این است که توصیف مکان در رمان «الشتات»، بیان تجربه، رنجها، مشکلات راوی و شخصیتهایی است که در مکان بسته (زندان) و در مکانهای باز (جنگ و..)، به سر میبردند. نویسنده و شخصیتها در رمان، پیوسته در حال کشمکش و دیالکتیک با خود هستند که علائم آن بر زبان راوی و زبان رمان نمایان است. این دیالکتیک از آغازه زمانی تا پایان زمانی رمان در جریان است و نوعی زمانپریشی گذشتهنگر و آیندهنگر ایجاد کرده و بر شخصیتهای رمان تأثیر گذاشته است.