پرویز احمدزاده هوج؛ بهمن آقازاده؛ وحید خیری
چکیده
نشانهشناسی به تحلیل ارتباط نشانهها و دلالتها و نحوۀ شکلگیری آنها میپردازد و نشانهشناسی ادبی در پی کشف ناشناختههای جهان درون متن از طریق واکاوی نشانههای زبانی و فهم ارتباطات معنایی میان ...
بیشتر
نشانهشناسی به تحلیل ارتباط نشانهها و دلالتها و نحوۀ شکلگیری آنها میپردازد و نشانهشناسی ادبی در پی کشف ناشناختههای جهان درون متن از طریق واکاوی نشانههای زبانی و فهم ارتباطات معنایی میان واژگان شعر است. چارلز پیرس با الگوی سه وجهی خود برای ساختار نشانه تحول بزرگی در علم نشانهشناسی به وجود آورد و یک روش دقیق و علمی برای بررسی ساختار دلالتی شعر در اختیار ناقدان ادبی قرار داد. بسام حجار از شاعران نواندیشی است که مرگ یکی از مفاهیم و مضمونهای اصلی شعر اوست و بخش اعظمی از اشعارش به مرگ و مرگاندیشی اختصاص دارد. این مقاله سعی میکند بر پایۀ نظریۀ پیرس به بررسی فرایند ساخت نشانههای شعری مربوط به مفهوم مرگ در شعر بسام حجار بپردازد و پیامهای مخفی در سطوح ژرف متن شعر او را بازگو کند. بر اساس نتایج پژوهش بسام حجار از رمزگانهای زیباییشناسی، مؤلف، زمانی، مکانی و محور همنشینی و جانشینی کلام برای تولید نشانههای شعری مرتبط با مفهوم مرگ استفاده کرده است و استفاده از دلالتهای صریح واژگان شعرش مخاطب را به انتخاب دقیق دلالت ضمنی متناسب با مفهوم مرگ از میان دلالتهای بیشمار کمک کرده و مقصود اصلی شاعر و دیدگاه و جهانبینی و احساسات متناقض او دربارۀ مرگ را که در خوانش اولیه قابل فهم نیست، نمایان ساخته است و لایههای ثانویۀ متن را آشکار کرده است.