زینب قاسمی اصل؛ حسین الیاسی مفرد
چکیده
گفتمانهای موجود در جامعه از نظر فرهنگی بر پایه زنجیرهای از مفاهیم و شبکههای معنایی خاص خود استوار هستند. در این میان، شبکه اصلی معنایی که هویت اجتماع بر پایه آن بنیان نهاده می شود، متعلق به کنشگرانی ...
بیشتر
گفتمانهای موجود در جامعه از نظر فرهنگی بر پایه زنجیرهای از مفاهیم و شبکههای معنایی خاص خود استوار هستند. در این میان، شبکه اصلی معنایی که هویت اجتماع بر پایه آن بنیان نهاده می شود، متعلق به کنشگرانی است که با تکیه بر قدرت خویش بتوانند بر دیگر کنشگران موجود در جامعه بیشترین تاثیر را بگذارند. کاستلز با تکیه بر همین اصل، انواع هویت را به سه دسته هویت برنامهساز، هویت مشروعیتبخش و هویت مقاومت تقسیم کرده است. این پژوهش با هدف تبیین ویژگیهای عملکردی کنشگر غالب رمان شظایا فیروز به بررسی فرآیند هویتسازی در این داستان پرداخته است. بدین منظور ابتدا همه کنشگران رمان شناسایی و وضعیت آنان از جهت میزان تاثیر و تاثر بر یکدیگر بررسی شد. در این میان داعش با تکیه بر قدرت نظامی و سیاسی و اثرگذاری عمیق بر دیگر شخصیتهای رمان به عنوان کنشگر غالب شناسایی و عملکرد آن در جهت هویتسازی تحلیل شد. این کنشگر در فرآیند خاصی ابتدا با جابجایی معانی و ارزشها سعی در ایجاد هویت جدید دارد و در گام بعدی به جعل هویت مشروعیت بخش که می پردازد تا معانی هویتی مدنظر خود را مستحکم نماید. در اجرای گامهای بالا، کنشگر غالب از تکنولوژی به شکل خاصی که منطبق بر فضای پست مدرن است استفاده کرده و سعی در ایجاد فضای آخرالزمانی دارد تا بتواند اندیشه رهایی بخش را به عنوان چشم انداز هویت جدید و راه برون رفت از فضای مورد اشاره، معرفی نماید. زنان به عنوان کنشگر مغلوب، همواره در معرض استراتژی بازتعریف هویتی داعش قرار داشته و بیشترین تمرکز کنشگر غالب نیز بر استحاله هویت کنشگران زن و ایجاد تغییرات هویتی کلان در چارچوب جامعه جدید میباشد.