بهروز سالمی مغانلو؛ حسین میرزایی نیا؛ حسین شمس آبادی؛ عباس گنجعلی
چکیده
پیکارسک یک سبک مهم در ادبیات داستانی معاصر به شمار می رود و نویسندگان برای بیان دیدگاه های خود در باره جامعه و مشکلات موجود در آن و نقد اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی در آثار خود از آن استفاده ...
بیشتر
پیکارسک یک سبک مهم در ادبیات داستانی معاصر به شمار می رود و نویسندگان برای بیان دیدگاه های خود در باره جامعه و مشکلات موجود در آن و نقد اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی در آثار خود از آن استفاده می کنند. داستان های پیکارسکی؛ داستان ماجراجویی های کلاشان و رنج و غم و مخاطراتشان است به همین دلیل اغلب به شکل داستان زندگی نامه خود نوشت واقعی و از زاویه دید اول شخص یا سوم شخص نوشته میشوند. اینگونه داستانی برای نخستین بار در اسپانیای قرن 16 م ظهور کرد و پس از آن به ادبیات سایر جهان منتقل شد. محمد شکری نیز این سبک داستانی را جهت انعکاس اوضاع وخامت بار جامعه وقت مراکش و جهان عرب، از این سبک داستانی در آثار خود استفاده کرده است. هدف اصلی این جستار که به روش توصیفی تحلیلی انجامشده است، تحلیل محتوایی شاخصه های پیکارسک در رمان های «الخبز الحافی، الشطار و وجوه» معروف به سه گانه شکری است. این سه گانه، ماجرای زندگی محمد -پیکاروی داستان- را از آغاز تا پایان روایت می کند و نویسنده، مشکلات طبقه محروم جامعه وقت مراکش را در لابهلای آن، به تصویر می کشد. یافته های جستار، حاکی از آن است که برخی از شاخصه های محتوایی که سه گانه شکری را در زمره رمان پیکارسکی قرار میدهد، عبارتاند از واقع گرایی انتقادی، سفر، فقر و نیازمندی قهرمان داستان، بیکاری، آوارگی و ماجراجویی های پوچ گرایانه و دیوان هوار و همنشینی با حیله گران و کلاشان، طغیان و سرکشی بر ضد قوانین و آداب و رسوم اجتماعی، هجو جامعه و مردم، بیان نابسامانی های اجتماعی و مفاسد اخلاقی و طنز سیاه. از آنجا که آثار ادبی عموماً برخاسته از شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه و تأثیر عمیق آنها در زندگی افراد است و سه گانه شکری نیز به همین اساس نگاشته شده است؛ بنابراین پرداختن به این موضوع میتواند بسیاری از جوانب جامعه وقت مراکش را برای خواننده آشکار سازد