حسین الیاسی مفرد؛ زینب قاسمی اصل
چکیده
حضور پدیدارشناختی و ابعاد مختلف گفتمان شامل بُعد حسی، ادراکی، عاطفی و زیباشناختی بر پایه نظامهایی استوار است که گرمس آنها را به کنشی، شَوِشی، تنشی و بَوِشی تقسیم کرده و نشانه معناشناسی بر اساس فرآیند ...
بیشتر
حضور پدیدارشناختی و ابعاد مختلف گفتمان شامل بُعد حسی، ادراکی، عاطفی و زیباشناختی بر پایه نظامهایی استوار است که گرمس آنها را به کنشی، شَوِشی، تنشی و بَوِشی تقسیم کرده و نشانه معناشناسی بر اساس فرآیند تولید معنا به مطالعه آنها میپردازد. پژوهش حاضر بر اساس رویکرد تحلیل کنشمحور گرمس، سروده «نامهای به سیف بن ذی یزن» را مورد مطالعه قرار داده است. نگارندگان با تکیه بر رویکرد تحلیل کنشمحور، به دنبال شناخت و تبیین روند تولید معنا در این قصیده هستند. نتایج پژوهش بیانگر این است که قصیده با ترسیم یک فضای تنشی آغاز میگردد. گفتهپرداز، تحت تأثیر شرایط حسی و ادراکی پذیرای این شرایط نیست و سیف بن ذی یزن را به مقابله و رویارویی دعوت میکند. به اقتضای نظام استعلاییِ غالب بر گفتمان حاکم، در سیر روایی رخداد، گفتهپرداز به دنبال وادار ساختن گفتهپذیر به حرکت و خیزش است. شاعر واقعیتی از جامعه رکود زده و مصیبت زده را به تصویر میکشد و با به کارگیری طرحوارههای حرکتی و زیباشناختی، به دنبال انتقال حس و ادراک تنیده در وجود خود، به گفتهپذیر و خلق مرحله کنشی است. سیر روایی بر اساس نظام گفتمانی از سکون به سمت پویایی و خیزش گام برمیدارد. در مرحله تنشی فقدان کنش متقابل ترسیم میشود و در پایان، حضور کنشگرانه از سوی سیف بن ذی یزن تثبیت میگردد. کنشی که رهایی و خلاص و زندگی را برای وطن و سرزمین به بار آورده و تصاحب مجدد وطن و سرزمین را به عنوان ابژه ارزشی به تصویر کشیده است.