دیدگاههای مختلفی همواره دربارة مرگ، در جامعة انسانی ارائه شده است. برخی از آن متنفر بوده و برخی نیز به گونهای آن را پذیرفتهاند. اما آنچه قابل توجه است ارتباط این دیدگاهها با مقولة زندگی است.
انسان اغلب از مرگ میگریزد و گاهی نیز به آن متمایل میشود. یکی از انگیزههای اصلی پذیرش مرگ، تداوم بخشیدن به زندگی است. اتخاذ چنین اصلی که ارتباطی عمیق با مسائل اجتماعی دارد در شعر معاصر عربی و فارسی، پژواک گستردهای از خود بر جای نهاده است.
شعر «بدرشاکر السیاب» و «نیما یوشیج» از جمله دستاوردهای ادبی روزگار ماست که تبلور این معانی به شکل قابل ملاحظهای در آن به چشم میخورد. آنها زندگی توأم با ذّلت را مطلقاً نمیپذیرند و مرگی را که باعث تداوم زندگی شود می-ستایند و تصویر جدیدی از مرگ ارائه میدهند که در این جستار با عنوان «زندگی-بخشی مرگ» به آن پرداخته میشود..