نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار دانشگاه مازندران
چکیده
انسان به عنوان اشرف مخلوقات، مورد توجّه فیلسوفان پیشا سقراطی بود؛ ولی با ظهور سقراط این توجّه، کمرنگ شد چون که وی به نسبی بودن برتریهای انسان اشاره نمود. بعد از گذشت قرنهای متمادی، فیلسوفان بزرگی چون کیرکگارد، مارتینهایدگر، ژانپلسارتر و... ظهور کردند که انسان را محور توجهشان قرار داده و مکتب اگزیستانسیالیسم را بنیان نهادند. این مکتب در مورد انسان و اصالتش سخن گفته، بر تقدم وجود بر ماهیت تأکید ورزیده و همهچیز را از آنِ انسان میداند. اگزیستانسیالیسم در ادبیات جهانی به خصوص ادبیّات معاصر عربی نفوذ کرده و شاعران و ادیبانی چون أدونیس، سیاب و... از آن تأثیر پذیرفتند. یکی از آنها، یوسفالخال، از شاعران بنام مدرنیسم در شعر معاصر عرب است که در این جستار، با روش تحلیل محتوا و تکیه بر ابیات او، به تأثیر اگزیستانسیالیسم در شعر او با محورهای انسان، آزادی و تعهد پرداخته میشود؛ چرا که وی برای انسان و اصالت او ارزش و اهمیت زیادی قائل است تا جایی که از نظامهای کمونیستی به دلیل نادیده گرفتن نبوغ انسان و استعدادهای فردی او، شدیداً انتقاد میکند. از نظر او انسان همه چیز است و آزادی حق مسلم اوست؛ آزادیای که به شناخت او از حقیقت و تشکیل جامعهای آزاد، کمک کند. او ادبیّات را در خدمت انسان دانسته و ادیبی را ارزشمند می شمارد که نسبت به فرد و جامعه، تعهد داشته و حاضر باشد جانش را در راه میهن خود فدا کند.
کلیدواژهها
- یوسفالخال
- اگزیستانسیالیسم
- انسان
- آزادی و تعهد(گیب
- 1366: 1) در پی این هجوم
- کشورهای عربی با کشورهای غربی و تکنولوژی روز
- آشنا شده و در زمینههای مختلف اعم از سیاسی
- اجتماعی
- علمی و... پیشرفت نمودند
- ادبیّات هم با مکاتب ادبی غرب چون رمانتیسم
- سورئالیسم
- رئالیسم و... آشنا شد و از آنها تأثیر پذیرفت.(الخفاجی
- 1995: 153) یکی از مکتبهای فلسفی و ادبی که در ادبیّات عربی تأثیر به سزایی گذاشت
- اگزیستانسیالیسم است که در فارسی به آن «اصالت وجود» و در عربی «الوجودیة» گفته میشود و بنیانگذار آن کیرکگارد1 فیلسوف دانمارکی است. (استراترن
- 1385: 10) سپس فیلسوفانی چون نیچه
- مارتینهایدگر2 و... ظهور کرده و این مکتب را گسترش دادند
- این مکتب توسط فیلسوفانی چون گابریلمارسل3 و ژانپلسارتر4
- فیلسوف و ادیبی که سردمدار اگزیستانسیالیستهای الحادی به شمار میآید
- وارد ادبیّات شد. (www.hazemsakeek.com) هدف اگزیستانسیالیسم
- انسان است و انسان
- محور آن است. اگزیستانسیالیستها معتقدند وجود انسان مقدم بر ماهیت اوست.(شریعتی
- 1355: 7) و بنا بر تعبیر هایدگر
- وجود بشری بر ذات او تقدم دارد
- و یا به کلامی دقیقتر
- وجود بشری
- ذات اوست. (بارت
- 1362: 46) فیلسوفان اگزیستانسیالیسم میگویند انسان تا زمانی که بر اساس فهم و شناخت خود از حقیقت دست به عمل نزده است و درگیر انتخاب و پذیرش مسؤولیت نشده است بهرهای از ساحت وجودی انسان ندارد. بشر همان است که خود میسازد. (سارتر
- 1380: 29) در این مکتب انسان سرور خود
- سرنوشت و طبیعتش است و در این جهان
- جایی برای سروری دیگر جز او نیست
- از اینرو سارتر فرمانروایی انسان را ستوده (سارتر
- 1365: 180-181) و بر آن است که انسان در هر چیزی جز آزاد نبودن
- آزاد است و به همین جهت هیچ قانونی
- مانع آزادی او نمیشود. (الخفاجی
- 1995: 180-181) بنابراین
- انسان و وجود او
- محور این مکتب است و در انتخابش آزاد است (زمانی
- 1380: 29)
- این آزادی برای او تعهد و احساس مسؤولیت را به وجود میآورد
- چرا که مفاهیمی چون آزادی
- اختیار
- تصمیم و مسؤولیت [ناشی از تعهد] نزد همة فیلسوفان اگزیستانسیالیست
- از اهمیت زیادی برخوردار است. (مککواری
- 1377: 53) همانطور که اشاره شد
- این مکتب بر ادبیّات جهان به خصوص ادبیّات معاصر عربی اثر گذاشته و شاعران و ادیبانی چون أدونیس
- سیّاب
- صلاح عبدالصبور
- عبدالباسط صوفی و... از آن بهره بردند. (lychaldon.mountactif.com) یکی از این شاعران
- یوسفالخال است که انسان و وجودش را محور بحث خود قرار داده است. از نظر او انسان مهمترین چیز در هستی
- و اساس وجود و هدفش است به همین جهت مافوق هر چیزی چون وطن
- دولت
- جامعه و نظام است همه چیز برای انسان وضع شده است
- ولی انسان برای چیزی وضع نشده است. انسان در اندیشة یوسفالخال منبع ارزشهاست و همة قوانین
- صورتها و قواعد
- پایینتر از انسان هستند نه بالاتر از او
- یعنی آنها وسیلهاند نه هدف.(السالسی
- 2004: 143-145) اگر بخواهیم از منابع تصویر انسان در اندیشة یوسفالخال نام ببریم
- باید به موارد زیر اشاره کنیم: 1- فلسفة مدرسی توماساکویناس5 که میان عقل و ایمان
- ارتباط برقرار کرده و بر کرامت انسان آزاد و ارزش و قدرت او در خلق و ابداع
- تأکید میورزد
- 2- فلسفة نیچه که الخال در آن
- آرزوها و تفکراتش را یافت به خصوص در شخصیّت زرتشت که نمونة سوپرمن یا ابرمرد و مصدر ارزشهاست. (الخال
- 1987: 193) همانگونه که گفته شد
- محور اگزیستانسیالیسم است و آزادی یکی از ویژگیهای اصلی اوست
- از این رو یوسف الخال هم برای آزادی
- اهمیت زیادی قائل شده و انسان آزاد را کسی میداند که حق را شناخته و در برابر آن تسلیم شود. هر وقت انسان از درون خود آزاد باشد
- جامعهای که او فردی از آن است
- آزاد میشود. (السالسی
- 2004: 44) اگزیستانسیالیستها میگویند آزادی به انسان اختیار میدهد و این اختیار
- او را در قبال دیگران متعهد میکند (مک کواری
- 1377: 53) بدین جهت یوسف الخال خود را در قبال دیگران متعهد دانسته و ادبیات را زمانی ارزشمند میشمارد که به مشکلات انسان توجّه کند. (السالسی
- 2004: 46) در این نوشتار اگزیستانسیالیسم در شعر یوسفالخال بررسی شده و به این سؤال اساسی پاسخ داده میشود: اگزیستانسیالیسم چگونه در شعر او جلوهگر میگردد؟ فرضیة تحقیق با توجّه به سؤال اصلی تحقیق
- فرض نویسنده بر این اصل استوار است که اگزیستانسیالیسم در سه محور انسان
- آزادی و تعهد در شعر یوسفالخال جلوهگر میشود. پیشینة تحقیق: در مورد اگزیستانسیالیسم و مبانی مختلف آن
- مقالههایی به نگارش در آمده است که عبارتند از: 1. «الموت الخیامی فی شعر صلاح عبد الصبور» مجلة «اللغة العربیة و آدابها» (میرزایی و پروانه
- 2009: 123) 2. «مرگ اندیشی خیامی در آثار دو شاعر فارسی و عربی: صلاح عبدالصبور و نادر نادرپور» (میرزایی و دیگران
- 1389: 129) در این دو مقاله مرگ اندیشی اگزیستانسیالیستی
- در اندیشة صلاح عبدالصبور و نادر نادرپور
- تحت تأثیر تفکر خیام مورد بررسی قرار گرفته است. 3. «نقد و بررسی اندیشة خردگرایی و آزاداندیشی در شعر متنبی شاعر عرب و ناصرخسرو قبادیانی» (فرزاد
عنوان مقاله [English]
Existentialism in: Joseph Alkhal's Poem
نویسنده [English]
- Hasan Goodarzi Lemraski
Assisstant professer of Arabic Languege and Literature, University of Mazandaran
چکیده [English]
Human as the Superior of the Creature was More Important for Pre-Socrates, But by Emerging Socrates this Remark Become Pale Because he Pointed to be Average of Human's Powers. After many Decades, Some Grand-Phipspher Such as Kierkegaard, Nietzsche, Martin Heidegger and Jean-Paul Sartre Entered and they have Taken Attention to Human and Established Existentialism.This Academy Spoke about Human and His Gentry and Emphasized on Existence Primacy on Identity and that Human is the Only Creature who can Make his Identity.from This Academy Point of View, all Things are for Hunan. this Academy has Influenced in World Literature, Especially in Arab's Contemporary Literature, and Affect an Scholars and Poets. One of Them, Joseph Alkhal Named Modernism Poet in Contemporary Arab Poetry. Man and His Originality is Important for Him and Criticals the Communist Systems, Because Ignore the Individual Genius of Man and His Talent.of his View, Human is Everything and Freedom is His Right. Freedom that Help Him for Forming Freedom Society and Recognize the Fact.he Knows the Literature in Serving of Human. he Knows Poet the Value that be Committe to the Human and Society. this Paper by Analyzing his Distiches Try to Describe Existentialism in Joseph Alkhal Poem and Deals thery Element of it Like:Human, Freedom and Commitment.
نوگرایی در ادبیّات عربی پس از حملة ناپلئون به مصر در سال(1798م) آغاز شد