مرادی, محمد هادی, خورشا, صادق, حاج مومن, حسام. (1397). چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر: بر مبنای نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و نظریه فرمالیسم روسی. ادب عربی, 10(2), 61-80. doi: 10.22059/jalit.2019.223026.611613
محمد هادی مرادی; صادق خورشا; حسام حاج مومن. "چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر: بر مبنای نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و نظریه فرمالیسم روسی". ادب عربی, 10, 2, 1397, 61-80. doi: 10.22059/jalit.2019.223026.611613
مرادی, محمد هادی, خورشا, صادق, حاج مومن, حسام. (1397). 'چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر: بر مبنای نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و نظریه فرمالیسم روسی', ادب عربی, 10(2), pp. 61-80. doi: 10.22059/jalit.2019.223026.611613
مرادی, محمد هادی, خورشا, صادق, حاج مومن, حسام. چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر: بر مبنای نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و نظریه فرمالیسم روسی. ادب عربی, 1397; 10(2): 61-80. doi: 10.22059/jalit.2019.223026.611613
چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر: بر مبنای نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و نظریه فرمالیسم روسی
1دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی. دانشگاه علامه طباطبایی. تهران.
2استادیار گروه زبان و ادبیات عربی. دانشگاه علامه طباطبایی. دانشگاه تهران.
3دانشجوی دکترای رشته زبان و ادبیات عربی. دانشگاه علامه طباطبایی. تهران.
چکیده
این مطالعه میکوشد چارچوبی نظری برای داوری در باب وقوع اخذ در شعر طرح کند. پرسش این است که با چه معیاری میتوان حکم به وقوع اخذ در شعر متأخر از شعر متقدّم داد و با چه روشی میتوان نحوۀ این اخذ را ارزیابی کرد؟ روش مطالعه تحلیلی – تطبیقی است. ابتدا با نگاهی انتقادی روند مطالعات سرقت شعری در سنت بلاغت عربی بازخوانی میشود. در این بازخوانی تأکید میشود که عبدالقاهر جرجانی در ضمن مباحث مربوط به نظریۀ نظم، در موارد پراکندهای به قضیۀ اخذ در شعر پرداخته و برای تحلیل وقوع اخذ در اشعار متأخر از اشعار متقدم، روشی نظاممند را به کار بسته که پس از وی نادیده گرفته شده است. بر این مبنا، نخست روش وی در این تحلیل تبیین میشود. سپس روش تحلیل او با روش فرمالیستهای روس برای تحلیل رابطۀ تاریخیِ اشعار مقایسه میشود. این مقایسه نشان میدهد نظریۀ فرمالیسم در قرن بیستم برای این تحلیل روشی مشابه با روش عبدالقاهر ارائه کرده است. سپس بر اساس مبانی مشترک میان این دو نظریه، چارچوبی نظری برای داوری در باب اخذ در شعر طرح میشود. در این چارچوب تأکید میشود که معیار صدور حکم در باب وقوع اخذ، فقط اشتراک دو شعر در کاربست هنرسازههای نو است. نحوۀ وقوع اخذ نیز با این روش ارزیابی میشود که تحلیل شود هنرسازههای مشترک چه کارکردی در ساخت هر یک از دو شعر داشتهاند. مقایسۀ میان نحوۀ کارکرد هنرسازههای مشترک میتواند نحوۀ اخذ شعر متأخر از شعر متقدم را نشان دهد. سرانجام در یک مطالعۀ تطبیقی بر اساس معیار و روش مذکور، چند نوع متفاوت از نحوۀ وقوع اخذ میان اشعار عملاً تحلیل میشود.