نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فرهنگیان
2 دانش آموخته زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی
چکیده
تبعیدگاه مفهومی است که پدیداری آن در ذهن و زبان شاعر، پس از تجربة زیستن و احساس فقدان آزادی و نداشتن ارتباط فیزیکی با وطن حاصل میشود. مناصرة شاعری است که تبعید به زبان شعریاش ساختاری ویژه داد؛ تجربه پناهندگی نشانی بر پیشانی شعر اوست. هستة اصلی این مقاله آن است که تبعیدگاه در دیالکتیکی نامرئی زبان شاعر را حدّت میبخشد و امر واقع است که منجر به تولید زبانی خاص میشود. گسترة مقاله چند سروده مناصرة با بار محتوایی تبعید است که در جدول آماری کمیت آن ذکر شده است. دادهها و نمودارهای آماریِ بسامد تبعیدگاه ثابت کردند که اوج درهم تنیدگی تبعیدگاه با زبان شاعر زمانی است که ژینوساید و کشتار آوارگان فلسطینی در تل زعتر و الکرنتینا اتفاق میافتد که در اینجا رابطة معناداری بین زبان شعری و واقعیت اثبات میشود. متافیزیک فلسطین در تبعیدگاه جایگزین فیزیک آن و مکان زیست ذهنی-روحی شاعر شده است. وطن فقط یک مفهوم یا فیزیک نیست، متافیزیکی سهمگین از اندیشهها و مفاهیم است که بر ذهن شاعر تسلط تام دارد. تبعید برای شاعر تنها تبعیدی مکانی نیست، این ذات شاعر و اندیشة او هم هست که به تبعیدی ناخواسته رفته است. بخشی از حیات شاعران فلسطین پناهندگی و تبعید است و این مفهوم در شعر مناصرة در تصاویر و با تابلوهای رنگین شعری نمایانده میشود. تبیین این مفهوم و چگونگی جلوه یافتگیاش در زبان شعری، ضرورتی عقلانی است که فهم شعر شاعر فلسطینی آن را ایجاب میکند. طغیان در برابر اشغالگری و حرمت ذاتی برای حیاتی شرافتمندانه، از عوامل تبعید شاعر هستند. در تعامل مقاومت، آزادیخواهی، به مصاف اشغالگران رفتن با شعر، در وطن پدری تبعیدوارانه زیستن و در تبعید با حب درونی و غمهای وطن سر کردن، زایشی در زبان شعری پدید می آورد که طفل مولودش، ادبیات شعری تبعید است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Relationship between Language and Reality in Analyzing the Concept of Exile in the Poetic Language of Izz al-Din al-Monaserah
نویسندگان [English]
- Mohamad Yaghoubi 1
- Rasoul Zare 2
1 Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, Farhangian University
2 Ph.D. Graduate in Arabic Language and Literature, Kharazmi University
چکیده [English]
Exile is a concept that appears in the language of the poet, after experience of lack of freedom and lack of physical connection with the homeland. Izz al-Din al-Monaserah is a poet whose exile gave a special structure to his poetic language. Exile in an invisible dialectic intensifies the poet’s language and it is this fact that leads to the production of a particular language. This article tries to determine the number of Monaserah’s poems that have exile as their thematic element. Our Statistical data and diagrams proved that the use of the concept of exile in his poetry is the most frequent when genocide and the massacre of Palestinian refugees take place in Tal Zatar and Al-Qarnatina. Here, a significant relationship between poetic language and reality is proved. The metaphysics of Palestine in exile has replaced its physics and the poet’s mental-spiritual living place. Homeland is not just a concept, but a formidable metaphysics of ideas and concepts that completely dominates the poet’s mind. He is not merely in physical exile, but his essence his thought are forced into exile too. Exile is part of the life of Palestinian poets, and and this concept is represented in Monaserah’s poetry through imagery. To determine how this concept appears in the poetic language of Monaserah is a necessity since the comprehension of his poetry depends on it. Rebellion against occupation and fighting for a dignified life are among the causes of the poet’s exile. Living as in exile in one’s homeland and living in exile with love and sorrow of the homeland give birth to the poetic language that we see in his literature of exile.
کلیدواژهها [English]
- Izz al-Din al-Monaserah
- Exile
- Palestine
- Poetic language
- Reality