نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی

3 استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی

چکیده

فراداستان شیوۀ نگارش نویسندگانه و سبک به بازی گرفتن آگاهانه و عامدانۀ ساختارهای روایی و دستخوش ترفندکردن فنّ نویسندگی است. فراداستان می­کوشد به‌واسطۀ انحراف یا گریز از هنجارهای تثبیت­شدۀ روایت­پردازی سنتی و حتی تهکم به آن، ادبیّت و خودآگاهی پیشین را به‌مثابۀ یک کج­روی میان­تهی معرفی کند و ترفندهای روایی مدعی حقیقت­نمایی به غرض ناراستین حقیقت­دانی مطلق را برملا سازد تا اثبات کند حل­وفصل کشمکش آواها و ایدئولوژی‌ها، با انقیادشان زیر آوای مؤلفی همه­چیزدان و خداگونه، محال است و محال­بودگیِ درک غایی حقیقت در سایۀ سیطره­مندی تک­سویه­نگر را شادمانه به­نمایش گذارد. خرده­ژانر فراداستان، با تمهیداتی برآمده از حسابگری­های ذهنی و با حاشیه­نگاری­های خود­ارزیابانه و دیالکتیکی، می‌کوشد با تأملی روشن‌بینانه در فرآیندهای برساخته‌شدن داستان، و با تکیه بر اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، در کنار شفاف‌سازی سرشت داستان، حقیقت‌جویی نماید. درآمیخته با مفهوم نسبیتْ‌محوری، نظریۀ بازی به‌مثابۀ شیوه درک درست روال‌های جهان، در فراداستان به‌عنوان فعالیتی خودبنیاد و واجد ارزشی قطعی در جهان واقعی، یاریگر دستاوردهای حقیقت‌بین ادبیات می‌شود. صفت ناساختمندی و دلبخواهگی بازی، با دست‌مایه‌کردن وانمودگرانۀ نقش‌ها و قراردادهای بازی، به فراداستان کمک می‌کند ضمن کنکاش در کارکردها و طبیعتِ ظاهراً بازشناخته، ولی عملاً ناشناختۀ داستان، سنت‌های ناکارآمد و جهان‌نگری نخ‌نماشده را در هم شکند. در بازشناسی این نگرگاه‌های پارادایم نوشناخته در فراداستان‌ها، در این کوشش برآنیم به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و ‌با پردازش داده­های تئوری فراداستان، به‌ویژه از منظر «پاتریشیا وَو»، به درک کارایی ‌مؤلفه­های فراداستان و تبیین کیفیات آن و نقش بازی در پیشبرد فراداستان­سازی، در رمان لعبة النسیان محمد برادة بپردازیم تا نوآوری‌های نخستین گام عرب را در هجرت از انگاره‌های مطلق‌اندیش مدرنیسم در حقایق‌شناسی داستانی بازشناسیم. در این پژوهش دریافتیم براده در کاربست شگردهای اتصال کوتاه، آشکارسازی شگرد، شورشگری شخصیت‌ها، کولاژ فراداستانی و نام­گذاری دلبخواهی، همواره بازیگرانه وام‌دار اصل نسبی‌نگری و چندچهرگی حقیقت است و این‌گونه برای فراداستان­نویسی عربی بنیانی استوار می‌آفریند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Metafiction Techniques and Play in the Novel The Game of Forgetting

نویسندگان [English]

  • Razieh Sadrikhanloo 1
  • Alireza Shaikhi 2
  • Abd-ol,ali Alebooye Langeroodi 2
  • Mostafa Parsaeipour 3

1 PhD Student of Arabic Language and Literature, Imam Khomeini International University

2 Associate Professor of Arabic Language and Literature, Imam Khomeini International University

3 Assistant Professor of Arabic Language and Literature, Imam Khomeini International University

چکیده [English]

Metafiction is the author's writing style and the style of consciously and deliberately playing on narrative structures and subjecting the skills of writing. By deviating or escaping from the established norms of traditional narrative and even adhering to it, metafiction tries to introduce the previous literariness and self-consciousness as a hollow  deviation, And expose the narrative tricks of claiming to be truthful - for the unrighteous purpose of absolute truthfulness - in order to prove that it is impossible to resolve the conflict between voices and ideologies by subjugating them under the voice of an omniscient and God-like author, And happily demonstrates the impossibility of the ultimate understanding of truth in the light of one-sided domination. Metafiction as a sub-genre, with its mentally processing and self-evaluative and dialectical annotations, seeks to clarify the truth with an enlightening reflection on the processes of creation of the story, and relying on Heisenberg's uncertainty principle, along with clarifying the nature of the story. Combined with the concept of relativism, game theory, as a way of properly understanding world routines, contributes to the realistic achievements of literature in the metafiction as a self-founded activity with definite value in the real world. By pretending to play roles and contracts of the game, the unstructured and arbitrary nature of the game, helps metafiction -while exploring the functions and seemingly known but practically unknown nature of the story- to shatter dysfunctional traditions and unpopular worldviews. In recognizing these Attitudes of recently known paradigm in metafiction, relying on descriptive-analytical research method and processing metafiction theory data, we intend especially from the point of view of "Patricia Waugh", to understand the efficiency of the components of metafiction and explain its qualities and the role of play in the promotion of making metafiction, in the novel The Game of Forgetting  by “Mohammad Baradeh”, to recognize the innovations of the first Arab step in the migration from the absolutist ideas of modernism in fictional factology. Researching these cases we found out that M.Barrada, in the application of tricky techniques like short-circuit, trick revelation, character rebellion, metafictonal collage, and arbitrary naming, he always acting gamefully, owes much to the principle of relativism and the multi-faceted nature of truth and and thus establishes a solid basis for Arabic metafiction.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Metafiction
  • Metafictional Arrangements
  • play and Metafiction
  • Uncertainty
  • The Game of Forgetting
  • Mohammad Berrada
برادة، محمد (2003)، لعبة النسیان، الطبعة الثالثة، الرباط، دار الامان.
ـــــــــــــــ (2004)، إمرأة النسیان، الدار البیضاء، الفنک.
پاینده، حسین (۱۳۸۳)، «فراداستان سبکی از داستان‌نویسی در عصر پسامدرن»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، سورۀ مهر، ش 84، ۲۶-۳۷.
پژهان، هدی و محمد‌علی محمودی (1397)، «شیوه‌های بازتاب استراژی‌های روایی فراداستان در رمان­های پسامدرن فارسی»، مکتب­های ادبی، سال دوم، بهار، ش 3، ۶۷-۹۸.
تدینی، منصوره (۱۳۸۸)، پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران، تهران، نشر علم.
ثامر، فاضل (2013)، «میتاسرد مابعدالحداثة»، الکوفة، سنة 1، العدد 2، 63- 96.
جعفری­کمانگر، فاطمه و غلامرضا پیروز (۱۳۹۷)، «نگاه انتقادی به نگارش خودآگاهانه و تکنیک‌زده در فراداستان‌های فارسی»، پژوهش­های ادبی، سال ۵۱، تابستان، ش۶۰، ۳۹-۶۸.
حاجی، سعدی و سیداحمد پارسا (1397)، «استعاره بازی و فراداستان در رمان بازی آخر بانو»، ادبیات پارسی معاصر، سال هشتم، ش 1، بهار و تابستان، ۱۹-۴۱.
حاجی‌زاده، مهین و شادی ابراهیمی (1397)، «تحلیل و بررسی فراداستانی رمان الفراشة الزرقاء اثر ربیع جابر»، ادبیات داستانی، سال هفتم، ش 24، 67-80. 
دژبان، فاطمه و بهادر باقری (۱۳۹۷)، «طبقه‌بندی عناصر فراداستان­ساز با تمرکز بر اتصال کوتاه و مثلث ارتباطی نویسنده»، متن‌پژوهی ادبی، سال ۲۲، زمستان، ش 78، ۲۱۹-۲۴۶.
دلشاد، شهرام و جعفر طهماسبی (1400)، «فرآیند فراروایت در رمان عین ­الفرس از میلودی شغموم»، ادب عربی، سال سیزدهم، ش 3، 88-104.
عسکری، صادق و همکاران (1399) «مؤلفه­های پسانوگرایی در داستان یوم قتل الزعیم اثر نجیب محفوظ»، ادب عربی، سال دوازدهم، ش  4، 102-120.
لاج، دیوید (۱۳۹۴)، هنر داستان‌نویسی، ترجمۀ رضا رضایی، تهران، نشر نی.
لاوزن، سارا (۱۳۸۰)، «فراداستان؛ هر مقاله عنوانی دارد»، ترجمۀ امید نیک‌فرجام، فارابی، ش ۴۰، ۵۲- ۷۲.
متس، جسی (۱۳۹۴)، «رمان پسامدرن: غنی­شدن رمان مدرن»، در مجموعه نظریه­های رمان از رئالیسم تا پسامدرنیسم، گزینش و ترجمۀ حسین پاینده، چاپ سوم، 201-238، تهران، نیلوفر.
محبی، پرستو (۱۳۹۰)، «فراداستان در نمایشنامۀ دور و دراز سفر سلطان به دیار فرنگ اثر محمد چرمشیر»، نقد ادبی، سال ۴، ش ۱۶، ۱۲۷-۱۴۷.
مکاریک، ایرنا.ریما (1388)، دانشنامۀ نظریه­های ادبی معاصر، مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران، آگه.
مک­هیل، برایان (1393)، «گذار از مدرنیسم به پسامدرنیسم در ادبیات داستانی»، در مجموعه مدرنیسم و پسامدرنیسم در رمان، گزینش و ترجمۀ حسین پاینده،  107-168، تهران، نیلوفر.
وَو، پاتریشیا (1390)، فراداستان، ترجمۀ شهریار وقفی‌پور، تهران، چشمه.
Al-nowaihi, magda.m (1999), “Committed postmodernity: Mohamed Barada's the game of forgetting”, critique: Jornal for Critical Studies of the Middle East , Vol:8, No:15, 1-24.
Genette, Gerard. (1972), “Figures III”, coll Poetique, Paris.